کتاب Twentieth_century Architecture (Dennis P.Doordan) NA .680 . D6
این کتاب در مورد معماری قرن بیستم و رابطه آن با سیاست و اقتصاد و … ونحوه پیشرفت آن را باز گو می کند و همچنین آثار بر جسته در این دوره را معرفی می کند . برای طراحی موزه کمک چندانی نمی کند
Alvaro Siza (Philip Jodidio) NA /1333 /S6/J63
مطلب خاصی در مورد موزه ندارد ولی می توان در طراحی نور گیر تا حدودی از آن الهام گرفت
« ميدان مشق » قلب موزه هاي ايران
خيلي از كشورها براي جذب جهانگرد و معرفي دستاوردهاي فرهنگي ملي برنامه هاي وسيعي تدارك مي بينند و با اين كار ملت خود را نيز با هويتهاي خويش آشنا مي سازند. كشورهاي كه از پيشينه فرهنگي چندان مستحكمي هم برخوردار نيستند اما همان داشته هاي محدود را با شيوه هايي نوين در معرض ديد عموم قرار مي دهند.
كشور ما البته از امتيازهاي فرهنگي بسيار فراواني برخوردار است ; اما ضعف بزرگ ما اين است كه نتوانستيم آنچه كه شايسته است جهانگردان خارجي كه هيچ مردم خود را نيز به درستي به سمت مراكز عرضه كننده هويت هاي فرهنگي خصوصا موزه ها جذب كنيم . براي درك بهتر اين حقيقت كافي است موزه هاي موجود در سطح كشور را از نزديك ببينيد كه چگونه عمدتا از بازديد كننده خالي است و اگر معدودي افراد را در سالن هاي موزه ها مي بينيد معمولا دانشويان و دانش آموزاني هستند كه براي تحقيق و يا كشيدن تصوير نقاشي از آثار موجود در موزه ها مراجعه مي كنند.
در برخي از اين موزه ها اگر هر روز يك تا دو اتوبوس جهانگرد هم مراجعه كنند در شمار برترين موزه هاي ملي ما قرار مي گيرند و باقي موزه ها آنچنان كم رونق و كم مشتري است كه اگر از كنار ساختمان آن عبور كنيد فكر نمي كنيد از كنار موزه اي گذشته ايد كه ميراث فرهنگي ملت ايران را در خود دارد در حاليكه اگر تنها بخشي از آثار چنين موزه اي در يكي از كشورهاي با برنامه و هدفدار براي معرفي آثار ملي خود وجود داشته باشد صف طويلي از مراجعه كنندگان نشان ويژه بيروني آن موزه محسوب خواهد شد.
در كشور ما يكي از عمده ترين مشكلات مردم علاقمند به تماشاي موزه ها مشكل رفت و آمد و شناسايي مكان دقيق موزه هاست چه اينكه هم در اين زمينه تبليغ و معرفي كمي صورت گرفته و هم اينكه مركزي شناخته شده در سطح شهري همچون تهران براي تجميع موزه ها نداريم .
اتفاقا در همين تهران محل مناسبي براي چنين محدوده اي وجود دارد اما ساختمانهايي كه بتوان از آن به عنوان موزه استفاده كرد در بسياري موارد در اختيار وزارتخانه ها و سازمانهاي دولتي است كه اگر اراده اي ملي در اين زمينه باشد مي توان مكاني را به عنوان مركز موزه هاي ايران معرفي كرد و افراد فراواني را به آساني جذب كرد.
اين محدوده جايي نيست جز محدوده ميدان مشق قديم ! راستي اصلا ميدانيد اين ميدان مشق كجاست ! همه ما محدوده اش را مي دانيم و مي شناسيم كه گذشته تاريخي آن نيز خود يك موزه روباز محسوب مي شود . محدوده اي كه حداقل در 150 تا 200 سال گذشته خاطرات تلخ و شيرين فراواني از حوادث ايام و سرگذشت نخبگان اين ملت را در خود دارد.
ميدان مشق يا همان باغ ملي فعلي همچون ميدان امام خميني (ره ) از قدمت فراواني برخوردار است و تاريخچه اي مملو از حوادث سياسي اجتماعي نظامي فرهنگي و حتي هنري دارد و حداقل براي همه جالب است كه بدانيم اولين هواپيمايي كه در فضاي ايران ظاهر شد در همين ميدان بر زمين نشست و چند روز به صحنه تماشاي مردم تهران حتي نايب السلطنه ها و وزراهاي زمان قاجاري تبديل شده بود.
اين ميدان كه محوطه وسيعي در حد 16 هزار متر مربع است در نزديكي ارگ شاهي و مركز حكومت قاجاري قرار داشت ابتدا محل مشق نظامي سربازان بود و از همين جهت از همان روزهاي نخست ميدان مشق خوانده شد كه اكنون از شمال به خيابان سرهنگ سخايي از جنوب خيابان امام خميني (ره ) از شرق خيابان فردوسي و از غرب به خيابان سي تير منتهي مي شود.
در اين محدوده اكنون بناهاي قديمي و حتي امروزي اداره پست (شركت نفت ايران و انگليس سابق ) ساختمان قديمي بانك سپه موزه 13 آبان موزه ملي ايران باستان و موزه دوران اسلامي كتابخانه ملك موزه عبرت كاخ شهرباني (ستاد مركزي نيروي انتظامي فعلي ) كاخ وزارت امورخارجه عمارت ثبت اسناد و املاك مركز قزاقخانه (سازمان خدمات درماني نيروهاي مسلح فعلي !) ساختمان شماره 7 وزارت خارجه (باشگاه افسران سابق ) ساختمان شماره 8 شرقي و غربي وزارت امور خارجه ساختمان وزارت جنگ سابق (بيمه بازنشستگي نيروهاي مسلح فعلي !) ساختمان هنرستان يا مدرسه كودكان بي سرپرست و بسياري از مغازه ها و هتل و بانك ها قرار دارد.
به جز بناي مركز قزاقخانه سابق كه قديمي ترين بناي محدوده ميدان مشق (1290 هجري قمري ) است از اين ميدان نظامي اكنون اثري نمانده و جز سردر زيباي معروف آن كه هنگام عبور از ميدان امام خميني (ره ) به سمت ميدان حسن آباد در ضلع شمالي خيابان مشاهده و سردر باغ ملي خوانده مي شود اثري نيست . ميدان مشقي كه توسط افسران روسي و اروپايي براي آموزش سربازان ايراني ايجاد شده بود.
شيوه سابق تا دوره پهلوي اول ادامه داشته است . در اين زمان با احداث بناهاي دولتي محوطه ميدان كوچكتر شد. و دروازه اي جديد و سردري مخصوص براي آن ساخته و نقاره خانه شهر از ايوان ارگ شاهي به اين سردر منتقل شده است .
در اين دوره چون ديگر مشق نظام در اين محوطه انجام نمي شد و در بخشي از فضاها هم ساختمان دولتي ساخته شده بود فضاهاي مازاد را به باغي تبديل كرده بودند كه مردم هم به آن مي آمدند و از آن تاريخ به باغ ملي معروف گشت . اما مجددا در همين دوران كه سال 1312 هجري شمسي بود با احداث ساختمانهاي وزارت امور خارجه و موزه ايران باستان تقريبا همه باغ هم از بين رفت و اگر چه نام آن كماكان بر اين محدوده ماند زيرا سردر باغ ملي به نهاد ماندگاري از ميدان مشق و باغ ملي استوار تبديل شده بود.
از وقايع مهم رخ داده در اين ميدان مي توان به اعدام ميرزا رضا عقدايي فرزند ملاحسين معروف به ميرزا رضا كرماني كه ناصرالدين شاه را كشته بود نام برد كه در روز پنج شنبه دوم ربيع الاول سال 1314 قمري در مركز ميدان مشق انجام شد .
كاخ شهرباني كه اكنون به ستاد مركزي نيروي انتظامي تبديل شده در آخرين روزهاي حكومت پهلوي با رشادت و شهادت جمع كثيري از انقلابيون تسخير شد و سرگذشت مختلف هر ساختماني در محدوده ميدان مشق خود تاريخ جداگانه اي دارد كه هدف گزارش امروز نيست . اما ساختمانهاي موجود اگر چه با سبك و سياق موزه ساخته نشده اما مي توان با حفظ ساختار كلي آن هر يك بخاطر استحكام بنا و سبك معماري خاص به موزه تاريخ مستقلي تبديل شود كما اينكه اكنون موزه پست موزه سكه موزه عبرت و… هر يك در ساختماني غير موزه اي مستقر گرديده و به كار خود ادامه مي دهد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي به جز بناي كتابخانه و موزه ملك كه در سال 1375 شمسي در جنوب كاخ وزارت امور خارجه ساخته شده در سالهاي اخير بسياري از ساختمانهاي موجود چه از درون و چه از نماي بيروني بازسازي و مرمت شده است . اما كماكان بسياري از ساختمانها به همان شيوه معماري سابق باقي مانده است تا حدي كه با حضور در برخي از سالن هاي وزارت امور خارجه كف چوبي آن هنگام عبور و مرور جنس و قدمت خود را با صداي دلنشين معرفي مي كند.
البته اينكه بخواهند اين محدوده را به مجموعه كاخ موزه هاي مختلف تبديل كرد فكر و ايده جديد و نويي نيست و پيشنهاد دهنده آن هم ما نيستيم اما عليرغم صحبت ها و حتي مصوبه هاي دولتي خصوصا در دولت هشتم ـ آقاي خاتمي ـ مصوبه هيات دولت را هم در اين خصوص كسب كرده است كه تاكنون با بي ميلي برخي وزارتخانه ها و كارشكني برخي ديگر از حوزه ها و موزه ها و سازمانها اجرايي نشده است . اما آيا امكان اجرا دارد
در اين باره هيات وزيران در جلسه مورخ 1382 1 10 مصوبه اي دارد كه اكنون مي تواند راهكار مناسبي براي ادامه كار باشد در بخشي از مواد اين تصويب نامه آمده است : مجموعه ميدان مشق و ابنيه موجود در آن با رويكرد فرهنگي به توسعه موزه ايران باستان تثبيت و به تقويت موزه هاي موجود در اين محدوده از جمله موزه هاي پست اطلاعات و ملك اختصاص يابد. امكان سنجي و ارائه طريق لازم در مورد جابجايي و واگذاري ابنيه و املاكي كه در محدوده مذكور در اختيار دستگاههاي دولتي قرار دارد صورت گيرد.
براساس بندي ديگر از اين مصوبه تاكيد شده است كه سازمان ميراث فرهنگي وزارتخانه هاي مسكن و شهرسازي شهرداري تهران و نهادهايي كه داراي برنامه در اين محدوده هستند پيش بيني هاي لازم را براي تحقق طرح در كوتاه مدت به عمل آورند.
در اين زمينه آقاي قاسم حسن پور مدير موزه عبرت ايران به گزارشگر ما مي گويد : من هم شنيدم كه دولت چنين مصوبه اي دارد اما اگر بخواهيم راه درستي را براي ايجاد باغ موزه ملي ايران انتخاب كنيم بايد همه موزه هاي موجود در اين محدوده را در عين استقلال حفظ كنيم و موزه اي را به موزه ديگر برتري ندهيم زيرا از موزه تمبر و سكه گرفته تا موزه عبرت و ايران باستان هر يك ويژگي منحصر به فرد خود را دارا مي باشند.
وي ادامه مي دهد : در اين منطقه 10 تا 12 موزه قرار دارد كه اگر به يك مركز تفريحي و فرهنگي تبديل شود زمينه مناسبي براي جذب جهانگرد و ميهمان خواهد شد زيرا در دنيا موزه ها را در جايي مي سازند كه اولا دسترسي به آن بسيار آسان باشد و در كنار آن امكانات حمل و نقل و فرهنگي و تفريحي هم مهيا شود كه خوشبختانه در محدوده ميدان مشق اين امكانات فراهم هست .
وي مي گويد : اينكه مي گويم استقلال موزه ها بايد حفظ شود از آن جهت است كه بازديدكننده ها بتوانند ميان تاريخ معاصر و تاريخ انقلاب اسلامي با تاريخ مشروطه و دوران قبل از آن ارتباط منطقي برقرار كنند و روند تاريخي كشور را كه منجر به پيروزي انقلاب اسلامي هم شده را از روي آثار تاريخي بر جا مانده مطالعه كنند و موزه عبرت در اين ميان تكميل كننده ساير موزه ها محسوب مي شود.
آقاي حسن پور ادامه مي دهد : در صورت فعال شدن همه موزه هاي موجود در اين محدوده جهانگردان حتي قادر نخواهند بود در كمتر از چهار يا پنج روز همه موزه ها و آثار موجود در آن را مشاهده كنند لاجرم به اقامت بيشتر و استفاده از امكانات اقامتي تهران و محدوده مركزي شهر تشويق خواهند شد كه ضمن كارآفريني در كشورها باعث جذب درآمد ارزي و ريالي هم مي شود.
آقاي حسن پور مي افزايد : هرگونه تك روي موزه ها در اين زمينه براصل هدف احيا ميدان مشق آسيب مي رساند كمااينكه تاكنون نيز همين مشكل سبب بسياري از تاخيرها شده است .
وي مي افزايد : اداره ثبت آنقدر اسناد با ارزش در اختيار دارد كه به خوبي مي تواند آنها را در معرض ديد عموم قرار دهد اما چون سالها آن را به خوبي حفظ كرده است هيچ سازمان يا نهاد و حتي موزه غيرمرتبطي نمي تواند به خوبي اداره ثبت اسناد از عهده نگهداري آن برآيد. پس بايد طبق قانون برنامه سوم به وزارتخانه هاي موجود در اين محدوده اجازه داد موزه ها را به نام خود دايره و مديريت كنند.
آقاي حسن پور مي گويد : برخي ديگر از وزارتخانه ها همچون وزارت نفت مي توانند با خريد بخشي از ساختمانها يا تغيير مالكيت ساختمانهاي دولتي اسناد با ارزش وزارت نفت و آثار قديمي حفاري را در معرض تماشاي مردم قرار دهند.
وي مي افزايد : سازمان ميراث فرهنگي هم بايد از حضور بقيه وزارتخانه ها و سازمانها در عرصه موزه داري حمايت كند زيرا آن سازمان هيچگاه قادر نخواهد بود هزينه هاي ساخت و موزه داري را پرداخت كند بلكه مي تواند تجارب علمي خود را در اختيار همه موزه ها قرار دهد.
در اين زمينه آقاي اكبر تشكري نيا مديرعامل شركت توسعه فضاي فرهنگي شهرداري تهران هم در گفتگو با گزارشگر ما مي گويد : در اين زمينه اگر همان مصوبه اي كه در دولت آقاي خاتمي تصويب شده عمل شود راهكار بسيار مناسبي محسوب مي شود كه متاسفانه مصوبه ها در كشور ما معمولا پيگيري نمي شود وقتي قانون هست بالاخره يك نهادي بايد مسئول اجرا باشد و بزرگترين ضعف اين كار هم نداشتن مجري شناخته شده و مسئول است .
وي ادامه مي دهد : در اين قانون مسئول مستقيم و مرتبط دولت مشخص نيست كه آيا وزارت ارشاد سازمان ميراث يا شهرداري تهران رابط اصلي باشد اما آنچه كه از دست شهرداري تهران برمي آيد ما در طرح جامع فرهنگي شهر تهران كه اخيرا تهيه شده اين مساله را هم ديديم اما طرح جامع ميدان مشق طرح بسيار بزرگ ملي محسوب مي شود كه اجراي آن از دست يك وزارتخانه و شهرداري برنمي آيد.
آقاي تشكري نيا ادامه مي دهد : به نظرم كليه دستگاههايي كه در مصوبه هيات وزيران از آنها نام برده شده بايد جمع شوند و ضمن تشكيل كارگروه متخصص مجموعه دستگاهها پيگير كارها باشند تا بتوان اميدوار بود كه اين كار بسيار بزرگ و با ارزش كه نياز ضروري شهر تهران است به سامان برسد.
وي ادامه مي دهد : البته اين كار گروه هم نمي بايست تحت نفوذ نهادهاي ذينفع در اين طرح باشد زيرا اگر آنها باشند سهم خود را مي خواهند و دچار بخشي نگري خواهند شد.
يعني حتي اگر به شهرداري هم بدهند شهرداري فقط مسايل شهري را مي بيند و سازمان ميراث هم فقط مسايل خودش را لحاظ خواهد كرد. هريك از وزارتخانه هاي حاضر در اين مجموعه هم خود را مي بينند اگرچه همه آنها حق دارند اما نبايد از منظر خودشان پيگير باشند بلكه ميدان مشق را قلب تپنده شهر تهران به عنوان ام القراي جهان اسلام و يك شهر فرهنگي در جهان اسلام بدانند فقط وظايف خود را به درستي براي انجام اين كار انجام دهند.
وي مي افزايد : ميدان مشق يك نشان هويتي هم براي تهران دارد در حاليكه بسياري از شهرهاي جديد در كشورهاي ديگر به دنبال هويت مجازي هستند در حاليكه با اطلاعاتي كه ما داريم تهران حوزه هايي دارد كه تاريخ چند هزار ساله دارد و فقط عمر 200 تا 300 ساله سياسي براي آن نبايد متصور بود.
آقاي تشكري نيا ادامه مي دهد : دولت بايد تهران را به عنوان يك مركز فرهنگي كشور اهميت دهد و به دنبال تشكيل كار گروه طرح جامع ميدان مشق باشد كه متاسفانه در مجموع موزه هاي كشور ما چندان مورد توجه قرار نمي گيرد و اين نه يك مشكل اقتصادي كه يك مشكل فرهنگي است .
مديرعامل شركت توسعه فضاهاي فرهنگي شهر تهران مي گويد : واقعا اگر به مفهوم عام موزه ها در ساير كشورها بينديشيم ما در ايران چيزي به نام موزه نداريم و اين يك ضعف فرهنگي است اين هم به آن دليل است كه موزه هاي ما دولتي است در حاليكه دولت ها بايد موزه ها را بسازند و در اختيار استفاده كنندگان واقعي آن قرار دهند تا آنها نگهداري كنند. همان كاري كه براي مساجد انجام مي شود زيرا استفاده كنندگان از مساجد هميشه بهترين نگهدارنده خواهند بود وزارتخانه ها و شهرداريها بايد كمك كنند.
وي ادامه مي دهد : نگاه فرهنگي به موزه در كشور ما فقط تماشاي اشيا سفال خاك گرفته است در حاليكه موزه ها يكي از فعال ترين مراكز فرهنگي و هويتي در جهان مطرح است . تمام مراكز دانشگاهي و پژوهشي حتي مدارس به موزه ها وابسته هستند. در نتيجه موزه ها قلب تپنده فرهنگ و هويت فرهنگي ملت ها محسوب مي شود در كشور ما هم بايد چنين باشد. وي در خاتمه مي گويد اين هويت فرهنگي است كه ملت ايران را دور هم جمع كرده است ماندگاري ما با نفت نبوده بلكه اين فرهنگ ايراني است كه ايران را نگه داشته است . در حاليكه موزه هاي ما براي جذب مردم حتي شب ها هم بايد باز باشند تا خانواده هايي كه در روز فرصت موزه رفتن ندارند شب ها را براي بازديد از موزه ها اختصاص دهند.
تصور كنيد اگر در ميدان مشق و فضاهاي اطراف آن آسفالت ها كنده و خيابانها سنگ فرش شود و درشكه ها و قطار دودي قديمي در آن به راه بيفتد و فضاي اطراف هم به 200 سال پيش بازگردد چه موقعيت مناسبي براي حضور خانواده ها هم براي تفريح سالم و هم براي آشنايي با ميراث فرهنگي كشور خواهد شد
البته اين كار شرط هاي فراواني هم دارد از جمله اينكه وزارتخانه هاي همچون وزارت خارجه ساختمانهاي خود را به عنوان ساختمان موزه وزارت خارجه كه اسناد فراواني هم براي عرضه در اختيار دارد تغيير كاربردي دهد وزارت دفاع هم چنين حالتي دارد و مديريت آن را هم خود و تحت نظر سازمان ميراث فرهنگي تداوم بخشند زيرا هم اكنون بسياري از اسناد تاريخي وزارت خارجه و وزارت دفاع از جمله قراردادهاي قديمي ايران و دول خارجي در سرحدات غربي و شرقي و حتي اسناد مربوط به خليج فارس و… براي مردم بسيار با ارزش است كه متاسفانه در معرض ديد مردم و جهانگردان قرار ندارد.
به هرحال در كشور ما از موزه هاي آب و برق و تاريخ طبيعي گرفته تا موزه هاي فرش اتومبيل و تماشاگه راز و سكه موزه پرفسور حسابي و… فراوان داريم اما اين موزه ها در گوشه و كنار شهر در گمنامي بسر مي برند كه مي توانيم با ساماندهي موزه ها در قالب طرح جامع موزه هاي ايران زمينه مستعدي را براي اطلاع رساني دقيق از هويت ملي و همچنين جذب جهانگرد و مسافر فراهم سازيم .
بسياري از مردمي كه علاقمند به بازديد از موزه ها هستند بخاطر ضعف اطلاع رساني و عدم تبليغات و مشكلات حمل و نقل و پراكندگي موزه ها موفق به يافتن مكان موزه و حضور در آن نمي شوند
آقاي حسن پور مدير يك موزه در تهران : مصوبه هيات وزيران در دولت جناب آقاي خاتمي دستاورد مهمي براي تجميع موزه ها در ميدان مشق تهران محسوب مي شود كه اگر به نتيجه برسد مركز بسيار با ارزش تاريخي و فرهنگي در قلب تهران احيا خواهد شد
آقاي اكبر تشكري نيا مديرعامل شركت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران : انجام طرح جامع ميدان مشق تهران نيازمند كار گروه مستقلي است كه تحت نفوذ وزارتخانه ها و سازمانها و حتي موزه هاي مستقر در ميدان مشق نباشد تا اين ميدان را به عنوان يك هويت فرهنگي شهر تهران ساماندهي كند و دولت و سازمانها و وزارتخانه ها فقط حمايت كنند
اگرچه موزه ها در تمام كشورها مراكز فرهنگي هويت ساز محسوب مي شوند اما در كشور ما موزه ها بسيار مهجور هستند و از موزه ها تنها به عنوان جايي كه سفال هاي خاك گرفته جمع آوري شده اند ياد مي شود!