موازین طراحی موزه

جآشنایی با طراحی موزه ها و گالریهای آثار هنری
موزه ها و گالری های آثار هنری کاربرد های مشابهی داشته و مثل انواع مختلف ساختمانها دارای ویژگی های یکسان فراوانی هستند . بطور کلی مهمترین وظایف موزه ها و گالری آثار هنری ، جمع آوری ، ثبت، حفاظت ، تحقیق ، توضیح و نمایش برخی مدارک مهم است . بهمین دلیل افراد زیادی با مهارت های مختلف مورد نیاز می باشد . بهرحال ، نه تنها بین موزه و گالری آثار هنری تفاوتهایی وجود دارد بلکه بین انواع مختلفی از موزه ها وگالری ها اختلافاتی دیده می شود . برخی از سازمانها مثل سازمان میراث فرهنگی ، تفریحی و بعضی موسسات فرهنگی نیز جزو موزها محسوب می شوند.
برای نمایش آثار هنری واشیاء با اهمیت از نظر علمی و فرهنگی ،سازمان باید از آنها در برابر آسیب ،خطر سرقت ،رطوبت ،خشکی نور خورشید و گرد و غوبار مراقبت کرده وآنها را در بهترین نور و نما ، نشان دهد. این امر زمانی حاصل می شود که مجموعه به
الف)اشیاء تحت مطاله و بررسی ب)اشیاء نمایشی تقسیم می شود.
نمایشگاه ها باید به نحوی برگزار شوند که عموم مردم بتوانند آثار را بدون هیچ مشکلی تماشا کنند. این امر نیازمند یکسری برنامه ی به دقت تعیین شده و گسترش یافته در فضاهایی با شکل مناسب و تزئین منطقی و جذاب بویژه در موزه ها است.
در گالری ها هر گروه ار تصاویر باید در یک اتاق جدا گانه قرار گیرد و هر تصویر باید روی یک دیوار مجزا باش
آشنایی با طراحی موزه ها و گالریهای آثار هنری
موزه ها و گالری های آثار هنری کاربرد های مشابهی داشته و مثل انواع مختلف ساختمانها دارای ویژگی های یکسان فراوانی هستند . بطور کلی مهمترین وظایف موزه ها و گالری آثار هنری ، جمع آوری ، ثبت، حفاظت ، تحقیق ، توضیح و نمایش برخی مدارک مهم است . بهمین دلیل افراد زیادی با مهارت های مختلف مورد نیاز می باشد . بهرحال ، نه تنها بین موزه و گالری آثار هنری تفاوتهایی وجود دارد بلکه بین انواع مختلفی از موزه ها وگالری ها اختلافاتی دیده می شود . برخی از سازمانها مثل سازمان میراث فرهنگی ، تفریحی و بعضی موسسات فرهنگی نیز جزو موزها محسوب می شوند.
برای نمایش آثار هنری واشیاء با اهمیت از نظر علمی و فرهنگی ،سازمان باید از آنها در برابر آسیب ،خطر سرقت ،رطوبت ،خشکی نور خورشید و گرد و غوبار مراقبت کرده وآنها را در بهترین نور و نما ، نشان دهد. این امر زمانی حاصل می شود که مجموعه به
الف)اشیاء تحت مطاله و بررسی ب)اشیاء نمایشی تقسیم می شود.
نمایشگاه ها باید به نحوی برگزار شوند که عموم مردم بتوانند آثار را بدون هیچ مشکلی تماشا کنند. این امر نیازمند یکسری برنامه ی به دقت تعیین شده و گسترش یافته در فضاهایی با شکل مناسب و تزئین منطقی و جذاب بویژه در موزه ها است.
در گالری ها هر گروه ار تصاویر باید در یک اتاق جدا گانه قرار گیرد و هر تصویر باید روی یک دیوار مجزا باشد یعنی در هر گالری باید چند اتاق کوچک وجود داشته باشد . این شیوه نسبت به فضاهای بزرگ که برای تصاویر بزرگ بکار می روند فضای بیشتری رانسبت به مساحت زیر بنا را بدست می دهد.
زاویه ی دید انسان از 27 درجه بالاتر از سطح بنایی آغاز می شود .برای یک فرد بننده در حالت ایستاده ، این بدان معناست که تصاویر نور پردازی شده باید 10 متر دورتر از فرد وبخش فوقانی آنها بیشتر از 4.90 متر بالاتر از سطح چشم وسطح پایین آن ها تقریباً بیش از 70 سانتی متر از چشم نباشد بهترین شرایط آویزان کردن تصاوتر کوچکتر ، از نقطه ی ثابت (سطح افق در تصویر ) روی سطح چشم است .در نظر گرفتن مساحت 3.5 متر مربع برای آویزان کردن هر تصویر ، مساحت 6 الی 10 متر مربع از زمین برای هر مجسمه و1 متر مربع فضا در قفسه برای هر 400 سکه ضروریست.مباحث نور پردازی گالری ها و موزه ها بسیار نظری بوده و کیفیت نور پردازی هم غیر واقعی است آزمایشات انجام شده در آمریکا نشان داده که نور استفاده شده در نور پردازی اگر به صورت طبیعی باشد حتی اگر از نوع نور شمال هم باشد دائماً در حال تغییر می باشد به همین دلیل استفاده از نور مصنوعی به جای استفاه از نور خورشید بیشتر رایج می باشد.
بر اساس آزمایشات انجام شده در بوستون ؛فضای مطلوب برای تماشا کردن بین 30 تا 60 درجه از سمت فوقانی است که از نقطه ای در وسط کف اتاق اندازه گیری می شود .
در گالری آثار هنری ، عموماً مسیر چرخشی یکطرفه وجود ندارد و فقط بخشهای جداگانه دیده می شود موزها وگالری ها هر کدام نیاز به اتاق های جانبی برای بسته بندی ،ارسال ،بخش اداری ، بخش اسلاید ،کارگاههای حفاظتی وتالار سخنرانی دارند .قصر های غیر قابل استفاده و متروک ،کاخها و صومعه ها برای ساخت موزه مناسب هستند .این مکانها برای اشیاء تاریخی و نگهداری آنها مناسب می باشند زیرا فضای مساعد تری را نسبت به موزه های جدید برای اینگونه اشیاء فراهم می کنند.
امروزه ساختمان موزه ها را به عنوان مراکز فرهنگی هم بکار می برند پس باید در مرحله ی طراحی این احتمال را هم در نظر گرفت .در این حالت باید فضای کافی برای نمایشگاههای موقتی و دایمی ، کتابخانه ،اتاق رسانه ها و تالار سخنرانی وجود داشته باشد.
ضمناً باید فضای خاصی برای استراحت ، خوردن و آشامیدن ، حمل و نقل و انبار ،نگهداری از اشیاء ، گارگاهها وبخش های اداری تخصیص دارد.
پیشرفتهای تکنولوژی نه تنها بر عملکرد موزه ها ، بلکه بر طراحی نمایشگاهها هم تاثیر به سزایی دارد . کامپیوتری کردن ثبت مجموعه و مستند سازس طراحی ، کوچک کردن لامپ و
فیبر نوری وتاثیر آنها بر طراحی نور پردازی دو نمونه از این پیشرفت ها هستند
فضاهاي معماري موزه
نويسنده: گلرخ اسكويی برگرفته از کتاب نویفرت

موزه ها، در جهان متمدن، پايگاه هاي تحقيق هستند. بخش پژوهشي و پشتوانه تحقيقي و آموزشي موزه ها پشتوانه رساله ها و تذكره هاي علمي است. همين پشتوانه است كه اهميت دارد نه صرفا خود اشيا و ويترين ها. اين همه جماعت مي روند و لوح ها و سنگ نوشته ها را مي بينند.

نه مي توانند بخوانند و نه اگر بخوانند مي توانند از اصل موضوع سر درآورند. موزه، در اساس، مكاني است براي فرهيختگان و يا دانش طلبان و آگاهي جويندگان. موزه، در قاموس صحيح خود نوعي آزمايشگاه است. دانشجويان را مي برند به موزه و كلاس درس را دركنار اشيا برگزار مي كنند. تا آنها تجسمي روان تر و عيني تر از موضوع درس داشته باشند. هنرجو با معلم و مربي اش مي رود به موزه و تابلو هاي متنوع قرباني كردن اسماعيل را از ديد رافايل و وروبليف و ديگران مي بيند تا تفاوت نگرش هاي حاكم در دوره هاي مختلف نسبت به انسان را بشناسد. اين نوع شناختن ها را در كتاب ها نمي شود يافت حتي در شبكه هاي ديجيتالي هم. اما درموزه اين امكان هست كه آدميزاد <حس> كند دوره و زمانه اي را.

موزه بايد فضاي لازم براي اين جمع شدن ها و باهم ديدن ها را داشته باشد. فضا بايد نوعي فضاي آموزشي باشد تا فضاي تشريفاتي و حريم دار.

پشتوانه

در يك جايي از اين عالم، موزه اي ديدم با موضوع نان! راهنماي موزه توضيح مي داد كه قحط و غلاي دوران جنگ دوم و اينكه نان چه نعمتي است و ما قدرش را نمي دانيم، باعث شد اين موزه را بسازيم. نمايشي از سير تكاملي نان از ابتداي <پخته شدن>اش در تاريخ تا به امروز و تغييراتي كه در شكل و محتوا كرده. در كنار اين موزه، <پژوهشگاه نان> قرار دارد و كارش تحقيق مداوم است در محتواي نان و روش هاي به حداقل رساندن ضايعات و دورريزي ها و تقويت جوهر غذايي آن. موزه اگر پشتوانه اي براي مباحث جديد و يافته هاي نوين نباشد عملادور ريختن سرمايه است و عوامفريبي. درست است كه ما به اشيا نياز داريم و بايد حفظشان كنيم )كه شايد محققي اروپايي بيايد و لازم باشد چيزي را نشانش دهيم(، ولي اين كارها را مي توانيم با هزينه كمتري انجام دهيم. در انبار هاي تميز و مطمئن، دسته بندي شده و كدگذاري شده!

فضاهايي از قبيل مركز اسناد، انتشارات، كتابخانه و سالن مطالعه از نخستين نياز هاي فضايي موزه هستند. سالن نمايش موزه در اين ارتباط حكم اتاق آزمايشگاه براي فضاي تحقيقاتي دارد.

ترويج و تبليغ

موزه، به هرحال، وظيفه عمومي كردن دانش را هم دارد. مردم طالب آموختن و شناختن را حتي اگر دانش اوليه لازم را هم ندارند، مي توان و بايد در موزه ها پذيرا بود. اما نوع استقبال از اين بازديد كننده ها با ديگران متفاوت است. فضاي موزه، براي چنين مخاطبيني بايد فضايي باز و كمتر رسمي باشد و امكان تمدد ناخوايته براي آنها فراهم باشد. نمايش هاي ديجيتالي و تركيبي با استفاده از جاذبه هاي تصويري از اينگونه نياز هاست. موزه بايد به سالن ها و كنج هاي كوچك و جمع وجور نمايش فيلم واسلايد مجهز باشند و سيركولاسيون فضايي چنان بايد باشد كه مخاطب <زود رنج> و غير حرفه اي درمسير اين امكانات قرارگيرد و از ساخته هاي تصويري سهل الهضم در باره موضوعات موزه بهره بگيرد. امروزه وسايل مدرن نمايش از الزامات اوليه موزه هاست.

حجم

ينتا، موزه حجمي است صلب و سنگين وبسته. اين صلابت هم مرده ريگي است ازتصور ديرين در مورد موزه، كه آن را صندوقچه اسرار تاريخ، فقط، مي شمارد، هم ناشي از الزامات امنيتي و ايمني است. ولي آيا اين سنگيني و صلبي حجم، در جهان امروز، به جلب و جذب بازديد كننده كمك مي كند؟ الزامات امنيتي و ايمني موزه اجتناب ناپذير است، ولي با وجود تكنيك هاي پيشرفته امروزي امنيت فقط با ديوارهاي كلفت و درشت حاصل مي شود؟ اگر هم چنين است، آيا تمام بخش هاي موزه چنين الزاماتي دارند؟ فضاي ورودي و فيلتر پيش ورودي، سالن و سرسرا ها، فضاهاي پشتيبان موزه از قبيل كتابخانه و سالن هاي نمايش هم بايد اين چنين در محاصره تفكر و ابزار هاي امنيتي باشند؟ برعكس. موزه بايد پاتوق آگاهي جويان و پژوهشگران شود. باستانشناسان و پژوهشگران ما بايد در سالن هاي اصلي و كناري موزه ها بلولند و راحت باشند و جماعت بازديد كننده بيايند با همين اعاظم از يافته هاي خود و رقبايشان بپرسند. چنين فضايي بايد تا حدممكن شفاف و پذيرا باشد. نهايت برونگرايي را مي توان براي اين فضاها پيش بيني نمود.

فضاي واقعا عمومي

بسياري را عقيده بر اين است كه دكان و مغازه ها و دكه هاي خرده فروشي، مهمترين فضاهاي زنده در شهر هستند و سبب تحرك و زنده بودن فضاهاي اطراف هم مي شوند. حداقل فضاهاي خرده فروشي كه موزه ها در دل خود يا چسبيده به خود داشته باشند، خرده فروشي محصولات فرهنگي خود موزه و پاتوق هايي مثل كتابفروشي و چايخانه است. اين فضاها نيز بايد از بخش هاي اصلي موزه ها شمرده شوند.

.

Unless otherwise stated, the content of this page is licensed under Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 License